تفریحی وسرگرمی به نام خدا
گُربه (در پهلوی: گوربک،[۱] جانوری اهلی از خانواده گربهسانان و یک حیوان گوشتخوار است.[۲] گربهها از ۶ تا ۷ ماهگی بالغ میشوند و توانایی تولید مثل دارند، مادهها تا ۸ سالگی و نرها تا ۱۰ سالگی قابلیت جفتگیری دارند. دوره آبستنی گربه نیز بین ۶۱ تا ۶۸ روز (متوسط ۶۳ روز) است.[۲] در زبان کودکانه گربه را پیشی مینامند و جالب اینکه در زبان ترکی نیز گربه را پیشیک می گویند. در اصطلاح، به گربههایی با پشم های بلند گربهٔ بُراق گفته میشود.[۳]
نژادهای گربه
اندامشناسیاندازهگربهها معمولاً وزنی بین ۲/۵ تا ۷ کیلوگرم (۵/۵ تا ۱۶ پوند) دارند، اگرچه در بعضی گونههای خاص وزن گربه تا ۱۱٫۳ کیلوگرم (۲۵ پوند) نیز میرسد. گربههایی هم بودهاند که به علت پرخوری تا ۳۰ کیلوگرم وزن داشتهاند. از طرف دیگر در برخی گونههای گربههای کوچک وزن گربه کمتر از ۱۰۹ گرم است. چشمهاگربه ها معمولا حیواناتی هستند که در شب بیشتر زندگی می کنند تا در روز.علت برق زدن چشم گربهها در شب وجود پوششی به نام پرده درخشان در چشم آنها است که به دید بهتر آنها در نور کم کمک میکند.[۵] استخوان بندیگربهها هم همانند اکثر پستانداران دارای ۷ مهره گردنی, ۱۳ مهره صدری(مهرههای پشت سینه، که انسان دارای ۱۲ مهره از این نوع است), ۷ مهره کمری (انسان دارای ۵ مهره از این نوع است), ۳ مهره خاجی (مهرههای قرار گرفته در قسمت انتهایی بدن که انسان به علت نوع ایستادن دارای ۵ مهره از این نوع است) و به جز «گربه مانکس» ۲۲ یا ۲۳ مهره دمی(انسان دارای ۳ تا ۵ مهره از این نوع است) هستند. تعداد بیشتر مهرهها در کمر و سینه گربه در مقایسه با انسان باعث انعطافپذیری و تحرک بیشتر این حیوان میشود. گربه از مهرههای انتهایی دم برای حفظ تعادل در حرکات سریع استفاده میکند. استخوانهای چنبر (ترقوه) گربه دارای قابلیت جابجایی هستند بدین ترتیب گربه قابلیت دارد از هر مجرایی که سرش از آن بگذرد، عبور کند. دهانگربهها از دندانهای بسیار خوبی برای شکافتن گوشتها برخوردارند. دندان آسیاب اول و دندان اسیاب کوچک در این حیوان با هم جفتی را تشکیل میدهند که برای شکافتن گوشت همچون قیچی عمل میکند. البته گرگها نیز دارای چنین مکانیسمی هستند و در بسیاری از گربه سانان این مکانیسم از این پیشرفتهتر است. زبان گربه دارای برآمدگیهای ریزی است که از آنها برای نگه داشتن و شکافتن گوشت یا لاشه استفاده میکند. بر روی این برآمدگیها یا تیغهای کوچک نوعی ماده خاص وجود دارد که به گربه در هنگام تمیز کردن آنها کمک میکند. این برآمدگیها مانند قلابهای ریزی هستند که به سمت عقب خوابیدهاند و به این صورت اجازه نمیدهند گوشت از دهان گربه خارج شود. گربه به وسیله دهان و زبان خود قادر به تولید انواع مختلفی از صداها هستند که شامل: میو کردن (مرنو کردن)، خرخر کردن، خرناس کشیدن، جیرجیر کردن، نالیدن و... میشود. گوشها۳۲ ماهیچه متفاوت در هر گوش گربه به حیوان اجازه میدهند تا یک شنوایی کنترل شدهداشته باشد. بدین صورت گربه میتواند هر کدام از گوشهای خود را آزادانه نسبت به دیگری حرکت دهد؛ با این قابلیت گربه میتواند در حالی که در یک جهت حرکت میکند گوش خود را در جهت مخالف بچرخاند همچنین بیشتر گربهها میتوانند گوشهای خود را به سمت بالا بگیرند. برعکس سگها، گربههای دالگوش (با گوشهای آویزان) بسیار نایابند (گونه Scottish Fold به علت جهش ژنتیکی دالگوش است). در هنگام عصبانیت یا وحشتزدگی گربه گوشهای خود را میخواباند. گربهها همچنین در زمان بازی یا زمانی که صدایی از پشت سر بیاید گوشهای خود را به سمت عقب میچرخانند. پاهاگربهها هم مانند سگها از جمله حیوانات پنجهرو هستند. این حیوانات دقیقا بر روی پنجههای خود حرکت میکنند. گربهها قادرند خیلی بادقت حرکت کنند. این یکی از قابلیتهای گربه سانان است بدین ترتیب این حیوانات قادرند با کمترین صدا حرکت کنند. گربهها میتوانند در هنگام راه رفتن پنجههای عقبی خود را دقیقا بر روی مکان پنجههای جلویی قرار دهند؛ این قابلیت نهتنها به بی صدا حرکت کردن حیوان کمک میکند بلکه بدین ترتیب گربه همیشه از جایگاه پاهای عقبی خود مطمئن است. این قابلیت مخصوصا در زمینهای ناهموار برای حیوان مفید است. برعکس سگها و دیگر پستانداران گربهها برای راه رفتن هر دو پای خود را بر روی مکانی قرار میدهند و سپس دو پای دیگر را جلو میآورند. اما بیشتر پستانداران پاهای خود را به نوبت از روی زمین بر میدارند. گربهها این قابلیت خود را با یورتمه رفتن در شترها، زرافهها، برخی اسبهای آهستهگام و تعداد کمی از پستانداران شریک هستند. مانند دیگر گونههای شاخه گربه سانان البته بجز چیتاها، چنگالهای گربه هم حالت جمع شونده دارند. در حالت عادی و آرام گربه چنگالهای این حیوان به وسیله پوست پوشیده شده و به صورت پنجه هستند. این قابلیت باعث میشود تا چنگالهای حیوان تیز بماند و از گیر کردن چنگالها به زمین و ایجاد صدا در موقع شکار جلوگیری میکند. چنگالهای پاهای جلویی گربه همیشه از چنگالهای عقبی تیزترند اما گربهها میتوانند با اراده کامل چنگالهای هر کدام از پاهایشان را باز کنند. آنها از چنگالهای خود برای دفاع، شکار کردن، بالارفتن از سطوح، پاره کردن و یا کشیدن اجسامی که دارای پوستهای نرم هستند استفاده میکنند. گیر کردن پنجه گربه در سطوحی مانند فرش، موکت یا پارچههای کلفت در صورتی که گربه قادر به آزاد کردن خود نباشد میتواند موجب آسیب دیدن حیوان شود. بیشتر گربهها دارای پنج چنگال بر روی پنجههای جلوی و چهار یا پنج چنگال بر روی پنجههای عقب هستند. این بدلیل یک جهش ژنتیکی کهن است اما با این حال گربههای خانگی از تعداد چنگالهای بیشتری برخوردارند.[۶] رفتارهاجامعه پذیریبرای گربهها زندگی در نزدیکی انسان (و دیگر موجوداتی که با انسان زندگی میکنند) کاملاً به صورت یک همزیستی درآمده و این نتیجه هزاران سال تکامل تدریجی این حیوان است. با این حال اجتماع پذیری گربه به ندرت به نژادهای وحشی این حیوان منتقل شدهاست. با تمام همزیستی بین گربهها و انسان، رفتار گربهها مشخصاً نشاندهنده این است که این حیوان بین انسان و دیگر گربهها تفاوت قائل است (بدین معنا که این حیوان میداند که انسان یک گربه نیست یا بالعکس گربه انسان نیست). این تفاوت قائل شدن به خوبی در رفتار و نحوه ارتباط گربهها مشخص است چراکه رفتار و ارتباطات گربه با انسان با رفتار و ارتباطات گربه با دیگر گربهها کاملاً متفاوت است. اما در زندگی یک گربه انسان چه نقشی ایفا میکند؟ برخی به این نکته اشاره میکنند که از نظر روانی انسان نگهدارنده گربه به طوری نقش مادر را برای او ایفا میکند. رفتار گربه میتوانند کاملاً محبتآمیز باشد مخصوصا زمانی که گربه از بچگی با فردی بزرگ شده باشد وهمیشه با او رفتار خوبی شده باشد. برخی گونهها مانند بنگال، آسیکت و مانکس به طور غریزی بسیار اجتماعی هستند.نکته ای که قطعاً در گربه ها به وجود میاید این استکه گربه ها هر کاری را فقط به یک دلیل انجام میدهند گاهی دلیل این رفتارها چیزی است که انسان ها قادر به دیدن،شنیدن یا بوییدن انها نیستند گذشته از اجتماع پذیری کلی گربهها، گربههایی هم هستند که به سختی میتوان آنها را اجتماعی دانست. با این حال با آموزشهای مناسب و تقویت رفتارهای اجتماعی مثبت حیوان میتوان در طول زمان، رفتارهای اجتماعی حیوان را افزایش داد. درگیریدر زمان درگیری گربهها، که میتواند به خاطر دفاع از خود یا قلمرو، تولید مثل یا افزایش نفوذ باشد گربهها با بلند کردن موهای پشت خود و خم کردن آن به سمت بالا، بزرگتر به نظر میرسند و در نتیجه خود را پر ابهتتر و خطرناکتر نشان میدهند. همچنین گربهها این رفتار را در هنگام بازی نیز ابراز میکنند. درگیری گربهها معمولاً شامل چنگ انداختن به بدن و صورت حریف و گاز گرفتن است با این حال در این درگیریها به ندرت آسیب جدی به طرفین میرسد. معمولاً گربه مغلوب که زخمهای بیشتری بر روی صورت یا گوش خود دارد از مهلکه میگریزد. در برخی موارد گربهها با انداختن خود روی زمین امکان ضربه زدن با پاهای عقب که قویتر هستند را برای خود فراهم میکنند. همانطور که گفته شد زخمهای ناشی از درگیری به ندرت کشنده هستند اما با این حال عفونت در این زخمها اگر بدون مراقب رها شود میتواند کشنده باشد. از نظر جنسیت گربههای نر معمولاً در طول عمر خود بیشتر میجنگند و درگیریهای این جنس معمولاً آثار جدیتری در پی دارد. گربههای ماده معمولاً به خاطر دفاع از قلمرو یا بچههای خود میجنگند. بازی کردنگربههای خانگی مخصوصا بچه گربهها بخاطر علاقه زیاد به بازی کردن مشهورند. این نوع بازی کردنها نوعی تقلید از روشهای شکار کردن و دفاع است که میتواند تمرین خوبی برای بچه گربهها باشد. بسیاری از گربهها از بازی کردن با نخ یا ریسمان و کشیدن آن بر روی زمین نیز لذت میبرند این خصوصیت در کارتونها، زیاد به نمایش در میآید. این علاقه احتمالاً با غریزه شکار در این حیوان رابطه دارد. البته باید به این نکته اشاره کرد که خورده شدن نخ یا کلاف به وسیله گربه میتواند موجب مشکلات گوارشی یا حتی مرگ شود به همین دلیل در برخی از موارد برای جلوگیری از خطرات احتمالی جای نخ را با اشعه لیزر عوض میکنند البته برخی عقیده دارند که این اشعهها میتواند برای چشمهای گربه مضر باشد اما تاکنون مدرک قطعی که چنین ادعایی را اثبات کند ارایه نشده. شکار کردندر رژیم غذایی گربهها گوشت نقش اصلی را ایفا میکند و این احتمالاً دلیل تخصص ویژه گربهها در شکار است به طوریکه شکار جز اصلی الگوی رفتاری گربههاست. گربهها هم مثل بستگان گربهسانشان شکارچیان قهاری هستند. گربهها نیز مخفی شدن و بیحرکت ماندن قبل از شکار را به خوبی ببرها و پلنگها انجام میدهند و در هنگام حمله، گردن طعمه را برای گازگرفتن نشانه میگیرند و برای وارد کردن بیشترین آسیب از دندانهای نیش خود استفاده میکنند که موجب پارگی شاهرگ گردنی یا خفگی بر اثر گرفتگی نای خواهد شد. یکی از رفتارهای نسبتاً شناخته شده در شکار گربه، نشان دادن طعمه یا شکار به انسان نگهدارنده گربهاست. انگیزه این کار دقیقاً مشخص نیست اما ممکن به این دلیل باشد که گربه در این وضعیت به خاطر موفقیتش انتظار پاداش دارد. یکی از نظریاتی که در این مورد ارایه شده این رفتار گربه را بخشی از یک مکانیسم رفتاری میداند بدین ترتیب که گربه انسان را بخشی از گروه اجتماعی خود میداند و بدین ترتیب میخواهد باقی مانده غذای خود را دیگر اعضای گروه شریک شود. یک احتمال دیگر برای توجیه این رفتار میتواند به این صورت باشد که بچه گربهها برای اثبات مهارتهای شکار خود طعمه شکار شده را به مادر خود نشان میدهند. حمام کردنگربهها به خاطر سخت گیریشان در پاکیزه بودن معروفند. آنها با لیسیدن موهای خود، خود را میآرایند، با به کار گرفتن لثهٔ خمیده و بزاق دهانشان. همانطور که گفته شد آب دهان گربه قدرت شویندگی و بوزایی زیادی دارد. بسیاری از گربهها پاک کردن انسانها و بقیه گربهها را نیز دوست دارند. گاهی آراستن گربهای دیگر پیغامی است که با آن گربه اعلام میکند قصد بالا بردن رتبه خود در گروه را دارد (آراستن برای سلطه گری). گاهی بعضی از گربهها گلولهای از موهایی که در اثر عمل پاکسازی در معده شان جمع شدهاست را برمی گردانند. گربههای بلند موی نسبت به گربههایی که موی کوتاه دارند بیشتر متمایل به این کار هستند. با خوراندن داروها و غذاهای گربه که دفع گلولههای مو را برای گربه راحت تر میکند و آراستن گربه با شانه کردن مرتب موهای او میتوان از این عمل جلوگیری کرد. خراش دادنگربهها به طور طبیعی تحریک میشوند که مرتبا پنجههای جلوییشان را به سطوح مناسب قلاب کنند و پنجههای عقبی را بکشند، تا آنها را تمیز کنند و پوشش فرسودهٔ بیرونی آن را از بین ببرند و همچنین نرمشی به ماهیچههایشان بدهند. به نظر میآید خراشیدن برای آنها لذت بخش باشد. حتی گربههای بدون پنجه هم حرکات خراشیدن را انجام میدهند و این به آنها رضایت میبخشد، اگرچه نتیجهٔ خاصی ندارد. تولید مثلگربههای ماده در حدود ۶ تا ۷ ماهگی به سن بلوغ میرسند و در این سن است که رفتارهای جنسی از آنها سر میزند از این سن به بعد آنها چندین بار در سال فحل میشوند. که فواصل بین فحلی حدود ۳ تا ۴ هفتهاست گربهها در طی این دوران (دوران فحلی) به حالت پذیرش جنسی در میآیند. گربههای نر کمی دیرتر به سن بلوغ میرسند. (بطور متوسط در ۱۱ ماهگی). گربه ماده ۲ بار در سال میتواند زایمان کند حالت فحلی او در هر فصل چندین بار تکرار شده تا جفت گیری انجام شود. در زمان فحلی گربه ماده بیقرار بوده و پر سرو صدا میشود. گربه ماده تنها در پاسخ به عمل جفت گیری، تخمک گذاری را انجام میدهد.[۷] پس از اتمام آمیزش، جنس نر بلافاصله دور میشود زیرا در غیر اینصورت مورد حمله گربه ماده قرار خواهد گرفت در این هنگام گربه ماده روی زمین غلطیده، دهان، بینی و اطراف صورت خود را به زمین میمالد و در مواقعی پاها و بدن و دستگاه تناسلیاش را میلیسد. پس از یکبار عمل جنسی اکثر گربههای نر، دیگر میلی به تکرار عمل جنسی ندارند ولی گاهی دیده شده که پس از چندین دقیقه دوباره گربه نر در آمیزش جنسی شرکت کردهاست. پس از انجام عمل جنسی و در صورت سالم بودن گربه ماده و بارور شدن آن، وی دیگر فحل نخواهد شد و این خود تأییدی بر موفقیتآمیز بودن عمل جنسی و آبستن شدن گربه مادهاست. طول مدت آبستنی در گربه بطور متوسط ۶۵ روز است و گربه آبستن معمولا سر پستانها به زنگ قرمز در میآید که این حالت تقریبآ در هفته سوم آبستنی بارزتر است، در این زمان وزن آنها ممکن است تا حدود ۲ کیلوگرم افزایش یابد. در این هنگام تغییری در رفتار گربه ماده دیده میشود که از آن بعنوان رفتار مادری یاد میشود. این رفتار مادری از لحظهای که بچه گربه در شکم مادر احساس میشود، شروع میشود. گربه ماده با علاقه خاصی از جنینهایش حمایت میکند. آنها در مراحل اولیه نیاز چندانی به مراقبتهای غذایی و حمایتهای دیگر ندارند، با این حال در هفتههای آخر که رشد جنینها سرعت بیشتری به خود میگیرد اشتهای مادر افزایش مییابد. گربه ماده در موقع زایمان حرکاتی به شکم خود داده و این عمل وی که از رفتار و محبت مادریاش منشاء میگیرد عبور جنین را از مجرای رحمی آسان میسازد. با خروج کیسه آمنیوتیک و پاره شدن آن و ریختن مایع جنینی، گربه ماده اقدام به لیسیدن بچههای میکند این ایم باعث تحریک سیستم تنفسی آنها میشود. سپس گربه با علاقه و دقت خاصی بند ناف بچه گربهها را قطع کرده و آنها را میبلعد. بطور متوسط گربههای ماده ۴ عدد بچه گربه که چشمانشان بستهاست، بدنیا میآورند.[۸] نشان گذاری کردناسپری کردن گربهها که به آن نشان گذاری نیز گفته میشود، پاشیدن مقدار کمی از ادرار روی سطوح عمودی مثل مبلمان، راهرو و دیوار میباشد. بدینصورت که گربه به محل مورد نظر رفته دم را تکان داده و با کمی خم شدگی یا بدون قوز کردن ادرار را میپاشد. همانطور که از نام نشانگذاری بر میآید این عمل یک اختلال محسوب نمیشود بلکه رفتاری است برای پیغام دادن به دیگر گربهها. این رفتار بیشتر در گربههای نر اخته نشدهای دیده میشود که به بلوغ جنسی رسیده باشند و سنشان معمولن بین ۵ تا ۱۲ ماهگی باشد. البته این بازه نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد. برای مثال گربههایی که در خانوادههای شلوغ (دارای تعداد زیادی گربه) زندگی میکنند یا آنها که با گربههای دیگر بیشتر ارتباط دارند زودتر نشانگذاری را نشان میدهند. نشانگذاری عمومن مربوط به تعیین قلمرو است که البته میتواند با استرس نیز مرتبط باشد. اخته کردن یا عقیم کردن بچه گربه میتواند از مشکلات بعدی نشانگذاری جلوگیری کنند. گربههای خانوادههای پرجمعیت مشکلات بیشتری نسبت به گربههای تنها دارند چرا که بعدها در تعیین قلمرو با مشکل مواجه میشوند. متاسفانه در کشورهایی که نگهداری از گربه متداول تر است، اکثر مشکلات مربوط به نشانگذاری منجر به معدوم و یا واگذار کردن این حیوانات میشود. نشانگذاری اصولا یک سیستم ارتباطی محسوب میشود چرا که ادرار گربهها حاوی فرومون است و بویژه در زمان جفتگیری پیامهای مخصوصی را به دیگر گربهها انتقال میدهد. نشانگذاری در گربهٔ نر نمادی از تعیین محدوده نیز میباشد. نشانهای که به دیگر گربههای نر میفهماند این محوطه قلمروی اوست. این بو در گربهٔ نر سالم منحصر به فرد میباشد. گربهای که تحت شرایط استرس زا باشد نیز برای نشانگذاری محل اسپری میکند. این تعیین مرز و حدود بخش مهمی از رفتار در گربهها به حساب میآید. رفتار نشانگذاری نه تنها در گربههای نر بلکه در گربههای ماده و حتا گربههایی که عقیم شدهاند نیز دیده میشود. هرچند در گربههای نر اخته نشده بیشتر مورد توجهاست. البته در گربههای ماده معمولا برای جذب جفت نر یا در اثر اضطراب ایجاد میشود.[۹] بومشناسیمحل سکونتجد گربههای اهلی از گربههای وحشی آفریقایی است البته گربههای وحشی و بومی استرالیایی را نیز میتوان نیاکان نژاد گربههای اهلی استرالیا نامید. گربهها به آفتاب علاقه زیادی دارند و همیشه هنگام روزهای افتابی در زیر آفتاب میخوابند البته گربهها بدنشان بیشتر از ۴۴ درجه سانتیگراد را تحمل نمیکند (گربههایی که پوست ضخیمی دارند تا ۵۲ درجه هم تحمل میکنند) اگر از ۳۹ درجه سانتیگراد دما بیشتر شود آنها عرق میکنند و با آنکه به آب علاقه زیادی ندارند عرقشان را تحمل میکنند. غذا خوردناما بیشتر آنها جانوران کوچک تر از خودشان را میخورند (گربههای بزرگ حتی خرگوش هم میخورند) و علاقه اصلی آنها پرندگان، موشها، موش صحرایی، کژدمهای کوچک، سوسک، ملخ و حیوانات کوچک دیگر است[۱۰] نگارخانهپانویس
جستارهای وابستهمنبع:ویکی پدیا
به نام خدا مقدمه
سَگ (نام علمی: Canis lupus familiaris) یکی از زیر ردههای خانگی گرگها و پستانداری از راستهٔ سگسانان است. این واژه برای هر دو گونهٔ خانگی و یکی از حیوانات کاری و نیز همنشین انسانها بوده و هست. همچنین در بعضی فرهنگها از سگ به عنوان یک منبع غذایی استفاده میشدهاست. سگها شامل صدها گونهٔ متفاوت میشوند. ارتفاع آنها از سطح زمین تا بین دو کتف از چند اینچ در گونهٔ شیهواهوا تا چند فوت در سگ تازی ایرلندی متغیّر است. رنگ آنها نیز از سفید تا سیاه و از قهوهای تیره تا روشن با طرحهای مختلفی متغیر است. پوشش آنها نیز از بسیار کوتاه تا چند سانتی متر متفاوت است، از موی خشن تا پشم صاف، مجعد یا نرم. تاریخچهبرخی تحقیقات نشان میدهند که سگها دست کم در حدود پانزده هزار سال پیش از گرگها اهلی شدهان، اما با معیار قرار دادن شواهدی که از فسیلها و از آزمایش دیانای به دست آمدهاست سگها از یک صد هزار سال پیش اهلی شده بودند. تحقیقات دیگر نشان میدهند که از اهلی شدن سگها زمان کمتری میگذرد و سگها از اهلی کردن سگهای وحشی که از قبل از گرگها منشعب شده بودند به وجود آمدهاند.سگها دو نوع کلی دارند. (سگهای شکاری و سگهای خانگی).[۲] منشاء سگهاسگهای اهلی همانند روباه، شغال، گرگ و دینگو متعلق به خانواده گوشتخواران میباشند. دینگو نوعی پستاندار است که از نظر جایگاه بین اجداد سگ و maicid که بیش از ۵۰ میلیون سال قبل میزیستهاست مشتق شدهاند.گروهی دیگر نوعی گوشتخوار به نام Canis Ferus را که منقرض شدهاست، منشا سگهای اهلی میدانند اما مدارکی دال بر وجود این گوشتخوار به دست نیامده و این تنها یک فرضیهاست.[۳] منشا نژادهای سگهمان طوری که در طبیعت، تمامی موجودات زنده خودشان را با شرایط محیطی و تغییرات آب و هوایی وفق می دهند هیچ شکی وجود ندارد که سگها نیز که در مراحل اولیه در نقاط مختلف جهان به وجود آمدند خودشان را با این شرایط سازگار کرده باشند . سگهای تازی اولیه برای نواحی بیابانی و جلگه ای و سگهای موتاسیون (جهش) موجب افزایش تعداد گونهها شد و بتدریج این گونهها آگاهانه توسط انسان به کار گرفته و پرورش داده شد. جمجمهها و استخوانهای یافت شده از عصر حجر نشان می دهد که حد اقل چهار نوع سگ در اروپا وجود داشته است که از نظر جثه و شکل جمجمه با هم تفاوت داشتند.دور از واقعیت خواهد بود اگر تصور کنیم که انسان در ایجاد این چهار گونه دخالتی داشته است. منشا این چهار گونه ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال در بعضی موارد از گرگ و در مواردی دیگر از شغال مشتق شده اند. همچنین ممکن است از حیوان دیگری که به طور مستقل از سایر حیوانات تکامل یافته است به وجود آمده باشند.[۴] گونهها
برخی از دستهبندیها در مورد سگ[نیازمند منبع]:
به نام خدا ![]()
کالبدشناسی اسب حدود یک قرن پس از دوران طلایی اسلام. سده ۱۵ (میلادی). این تصویر یک سند مصری است که در کتابخانه دانشگاه استانبول نگهداری میگردد.
نام اسب همواره با واژههایی مانند چابکی همراه بودهاست. پیشینیان برای اسبهای خود احترام بسیاری قائل بودند به گونهای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت میدانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین میشد.[نیازمند منبع] همچنین اسب را جانوری نجیب نیز میشناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.
نام اسبهای گوناگون در زبان فارسی [ویرایش]![]()
سر یک اسب در یکی از مینیاتورهای ایرانی مربوط به یکی از دستنوشتههای مثنوی مولوی از سال ۸۹۱ق. /۱۴۸۶م.
عمر خیام در کتاب نوروزنامه نام گونههای اسب را چنین بیان میکند:
واژهشناسی [ویرایش]اسب را در پارسی میانه و اوستایی نیز اَسپ (asp)میگفتند. نامهای بسیاری از بزرگان ایرانی در روزگار باستان دارای پسوند -اسپ بودهاست (مانند گشتاسپ، ارجاسپ، گرشاسپ، گشتاسپ، جاماسپ، لهراسپ، ویشتاسپ، بیوراسپ، سیاوش و...)که نشان از اهمیت این جانور در میان ایرانیان است.[۴] در زبان سانسکریت این واژه به ریخت azva بوده که واژه سوار و اسوار نیز در زبان پارسی کنونی از همین ریشهاند. خود این واژه از ریشهٔ واژهٔ هندواروپایی *eḱwa یا eḱwo ریشه گرفتهاست.[۵] اسب برای اولین بار در آسیای میانه اهلی شدهاست.[۶] سپس به دشتهای ایران راه یافتهاست. در ایران باستان بویژه دوره هخامنشی اسب نقش بسیار زیادی داشت به اسبهای تربیت یافته پارس میگفتند عربها این کلمه را به فارس معرب کردهاند و آن را به معنی تیزرو و سوار کار ماهر به کار میبرند. اسب حیوانی است که با سرما و شرایط سخت کوهستانی سازگار است بر خلاف شتر که با شرایط گرم و شن زار و سرزمین عربی سازگار بودهاست.
پیشینه [ویرایش]تاریخ تکامل اسبها هنوز به طور دقیق مشخص نمیباشد. برای مثال، زمان جدا شدن گونههای الاغ (اکووس آسینوس)، (اکووس فروس) و گورخرها و اسبهای اهلی (اکووس کابالوس) معلوم نیست. همچنین مشخص نیست گونهٔ اسبهای اهلی حاصل انتخاب طبیعی هستند یا توسط انسان. قدیمیترین سنگوارههای مربوط به این گونه به هفت هزار سال پیش از میلاد باز میگردند. ابتدا اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست، ولی با گذر زمان انسان آن را به فرمان خود در آورد و برای تهیهٔ شیر و گوشت، و نیز حمل و نقل، آن را پرورش داد. قدیمیترین آثار رام کردن اسبها در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای مرکزی یافت شدهاند. پرورش و تربیت اسبها به مرور زمان اهمیت ویژهای یافت و انسان به درساژ و پرداخت. ![]() نژادهای مختلف [ویرایش]نژادهای اسب زیاد و متفاوت است. این فراوانی حاصل آمیختگی اسبها توسط انسان، و نیز انتخاب طبیعی میباشد. به طور کلی اساس جدا کردن اسبها از جدوگاه) باید از ۱٫۴۸ متر بیشتر باشد. با این وجود استثنا نیز داریم (مثلاً فالابلا). در اینجا نام و توضیح برخی از نژادهای اسب آورده شدهاست: اصیل ایرانی [ویرایش]گذشتهٔ این نژاد هنوز به درستی شناخته نشدهاست، ولی بی تردید این نژاد بسیار قدیمی است و از خاور میانه و نواحی دشتی و کوهستانی یا نیمه کوهستانی این منطقه ریشه گرفتهاست. طی تلاش ایرانیان از قبل از هخامنشیان در پرورش و اصلاح این نژاد، اسبهای اصیلی به وجود آمدند که به خاطر چابکی و مقاومتشان مایه حیرت شدند اما بیشترین فعالیتهای اصلاح این نژاد در زمان اشکانیان که ساکن شمال شرق ایران بودند انجام شد و اشکانیان که سوارکارانی ماهر بودند پس از در دست گرفتن حکومت در ایران در۲۵۰ ق. م اسب پارسی را به اسب ترکمن ترجیح داده و به مرور زمان رو یه اصلاح و پرورش این نژاد و مقاوم کردن آن آوردند. نژاد اسبهای اصیل انگلیسی از آمیزش اسبهای پارس و اسبهای محلی (انگلیسی) ریشه میگیرد. خون این نژاد امروزه تقریباً در رگهای همهٔ نژادهای سبک وزن جاری ا ست. [۷] قد این اسبها بین ۱٫۴۵ تا ۱٫۵۵ متر است. آنها میتوانند هر رنگی داشته باشند ولی ابلق نیستند. رنگ (اسب)|رنگ مشکی نیز در آنان بسیار نادر است. موهای اسب پارس ابریشم مانند است. یکی از خصوصیات آن دمش است که بالا نگه داشته شدهاست (حتی به هنگام حرکت). از خوصوصیات دیگر آن سر کوچک و برجسته، گردن بلند و کمانی، کمر کوتاه، کپل بالا و افقی و پاهای محکم آن است. پوست اسب پارس نازک است، به طوری که رکهای آن به خصوص در سر، مشخص هستند. پیشانی آن صاف است سوراخهای بینی آن باز میباشد. به علاوه، اسب پارس بر خلاف دیگر نژادها ۱۷ دنده و ۵ مهرهٔ کمری دارند (به جاب ۱۸ دنده و ۶ مهرهٔ کمری). خصوصيات اندام شناسي اسب عرب ايران [ویرایش]معمولاً وضعيت اندام شناسي ،يك اسب در سه بخش سر ، بدن و يال و دم و اندام حركتي مورد بررسي قرار مي گيرد . قد اسب عرب را از سطح زمين تا مرتفع ترين ناحيه جدوگاه 142 تا 149 سانتي متر و گاهي حدود 145 سانتي متر مطرح كرده اند. الف ) مشخصات سر :
به طور كلي اگر بخواهيم از اختصاصات عمومي و ويژگيهاي اختصاصي ناحيه سر در اسب عرب صحبت كنيم مي توانيم بگوئيم كه اسب عرب سري متناسب با بدن خود دارد كه سر در ناحيه گونه ها عمق زيادي دارد و معمولاً در ناحيه پيشاني در حد فاصل چشمها برجستگي سپر مانندي به نام جبه دارد و در ناحيه لبها و پوزه كمي جمع تر مي شود و كلاً سر فرمي مثلثي شكل پيدا مي كند و در ناحيه دو فك تحتاني فضاي وسيعي وجود دارد كه در اسب خوب اين فاصله منحصر به فرد است . ب ) مشخصات بدن و يال و دم :
ج ) اندامهاي حركتي : از شاخص ترين ويژگيهاي اندام حركتي سم هاي سخت ، بزرگ و معمولاً مقطع گرد آنها است . همچنين دستها و پاها كاملاًعضلاني و قلم در اندامهاي حركتي جلو و عقب قطر متناسب و قوي دارند و هم چنين يكي از ويژگيهاي اسب عرب وجود موهايي در پشت ناحيه بخلق است كه به نام Feather ناميده مي شوند . همچنين در مفصل خرگوشي ( Hock ) در اسب عرب خميدگي نسبت به بقيه نژادها اندكي بيشتر است ) . توضيح : يكي از ويژگيهاي اسب عرب در مورد گردن آن است كه معمولاً اسب عرب قوسي در ناحيه گردن دار دكه معمولاً به سر فرمي قوسي شكل يا قويي شكل مي دهد كه اصطلاحاً به آن Mitbah مي گويند .اسب. تفاوت اساسي ساختار و تركيب بدن اسب عرب با ساير اسبها [ویرایش]اسبهاي دنيا داراي 18 دنده – 6 مهره كمري و 18 مهره دمي مي باشند . اما اسب عرب داراي 17 دنده – 5 مهره كمري و 16 مهره دمي مي باشند . اين اختلاف، به تحرك زياد و ناحيه دم حيوان كمك مي كند . ناحيه پشت حيوان كوتاه و تا حدودي مقعر مي باشد . دست و پاي قوي و بدن جمع و جور جزء صفات خوب اسب عرب است . اسب. [۸] اسب اصولا حیوانی است که در آب و هوای سرد و خشک تکامل یافته و در مناطق بیابانی همچون کویرهای عربستان رشد نیافتهاست. اصیل ترکمن [ویرایش]اسب ترکمن گونهای از زیباترین اسبها است که در منطقهٔ ترکمن صحرا زیست کرده و پرورش مییابد. رنگ آنها بیشتر خاکستری رنگ و بدنی کشیده و لاغر دارند. شکم آنها بر خلاف بسیاری از نژادهای دیگر اسبها، تخت و به معنی دیگر شکم آنها لاغر است. صادرات این اسب به خارج از کشور ممنوع است. اسب ترکمن اسبی است دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله: قد ۱۴۸ تا ۱۵۵ سانتیمتر، گوشهای بلند ومتحرک، سینه فراخ و متناسب، کپل کم شیب با عرض خوب، مفاصل قوی، سمهای محکم با زاویه مناسب، تحمل حرکات سنگین ورزشی و…است. رنگهای اصلی این نژاد: کهر، نیله، کرنگ، سمند و قره کهر میباشد. نژادهای شناخته شده از اسب ترکمن در چهار گروه: یموت، آخال تکه، چناران(مخلوط از تلاقی اسب ترکمن وعرب)و گوگلان (منقرض گردیده) دسته بندی شدهاند. اسب ترکمن اندامی کشیده، دُمی باریک، سر و گردن زیبا دارد. برای اسبهای بانژاد ترکمن درسالهای گذشته ذخیرههای ژنتیک این اسب، تقاضای جهانی یافتهاست. اسب ترکمن در نزد ترکمنها پیشینهای طولانی در سنن و زندگی صحرانشینی وجنگ وگریزها درگذشته داشتهاست. گفتنی است برنامههای اشتباه ایران در نیم قرن گذشته لطمه زیادی به ذخیره ژنتیکی اسبهای ترکمن زدهاست و متاسفانه تعداد اسبهای ترکمن خالص و خوب به شدت کاهش یافتهاست. امروزه خالصترین اسبهای ترکمن ایران را در منطقه راز و جرگلان ترکمن صحرا از توابع استان خراسان شمالی میتوان یافت که بیشترین جمعیت این اسب را دارا میباشد. خوشبختانه در سالهای اخیر توجه بیشتری به تولید اسبهای ترکمن شدهاست. تعدادی اندک و پراکنده از این نژاد توسط علاقه مندان در تبریز، اصفهان، تهران و همدان نیز نگهداری میشوند. اصیل انگلیسی (تروبرد Thoroughbred) [ویرایش]این نژاد دیرینهٔ طولانیای ندارد و از آمیزش اسبهای اصیل عربی با اسبهای محلی در انگلستان به وجود آمدهاست. بلندی جدوگاه اسبهای اصیل انگلیسی بین ۱٫۶۵ تا ۱٫۸۰ متر است. اسبان این نژاد تیزپاترین اسبهای دنیا هستند و از آنها در مسابقات اسبدوانی به خصوص مسابقات تاخت استفاده میشود. این اسبها معمولاً در مسابقات درساژ و پرش نیز موفق هستند. اسبهای اصیل انگلیسی نسبتاً حساس، زودشکن و عصبی هستند، که با توجه به تقلا و ریسکی که حین مسابقات میکنند قابل توجیهاست. رنگ بدن آنها نیز معمولاً کهر، کهر تیره، خاکستری و سیاه است. رنگهای ابرش و طلایی نیز در آنها دیده میشود. رنگ سفید بسیار نادر است. گردن و پاهای این نژاد بسیار کشیده میباشد. هانووری(Hanoverian) [ویرایش]اسبهای اروپایی به شمار میروند و در ایالات متحده و همچنین در کل جهان به خوبی شناخته شدهاند. اسب نژاد هانووری در رشتههای درساژ و عملکردی بسیار خوب دارد. بنابراین اگر در فکر خرید اسبی برای سوارکاری حرفهای و شرکت در مسابقات پرش و به ویژه درساژ هستید اسب نژاد هانووری برایتان مناسب است. موفقیتهایی که این نوع اسب در المپیک سال ۱۹۹۲، ۱۳ مدال به اسبهای نژاد هانووری تعلق گرفت و ۴ عنوان و در المپیک سال ۱۹۹۶ جایگاه این اسبها را هر چه بیشتر نشان داد.[۹] هانوورین آمریکا در سال ۱۹۷۸ شکل گرفت. پیشینهٔ نژاد هانووری [ویرایش]این نژاد از ایالت نیدرزاکسن واقع در شمال آلمان نشات گرفتهاست که پادشاهی سابق هانووری در آن وجود داشت. در آنجا یک صنعت پر رونق در شهر [سل] ([Celle]) به مدت تقریبا ۳۰۰ سال وجود داشت. با اینکه نسب نامه اسب هانووری رسما از سال ۱۸۸۸ آغاز شد، اما نسب نامههای دقیق از سالهای سده ۱۷۰۰ میلادینگه داشته شده بود. در اصل تولید نژاد هانووری از آنجا آغاز شد که اسب نژاد تروبرد با درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها ![]()
![]() |
|||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |